می دانیم موجودات به طور کلی به دو دسته پروکاریوت و یوکاریوت تقسیم می شوند و به طور خلاصه صفات زیر پروکاریوت ها را از یوکاریوت ها متمایز می سازد. پروکاریوت ها هسته ندارند. به واقع آنها فاقد غشای هسته و هستک بوده و تنها از یک کپی کامل کروموزوم خود به صورت یک حلقه منفرد برخوردارند. غشای سیتوپلاسمی وارگانل های محدود به غشاء همانند میتوکندری، کلروپلاست و واکوئل، کمپلکس گلژی ، شبکه آندوپلاسمی و نیز لیزوزوم در آنها دیده نمی شود. ریبوزوم آنها ضریب رسوب s 70 دارد که متفاوت از نوع یوکاریوتی می باشد.


گرچه پروکاریوت ها نیز دارای غشای سیتوپلاسمی دو لایه می باشند اما استرول در غشای آنها عموماً حضور ندارد و علاوه بر آن دیواره پپتیدوگلیکانی اطراف آنرا پوشانده است. تاژک در صورت وجود مرکب از فلاژلین است و ساختارهای مولکولی متفاوت از یوکاریوت ها را در این موجودات می بینیم. قطر آنها بین ۲/۰ تا ۲ میکرومتر بوده، گاه از متابولیسم و روشهای زیستی منحصر بفردی برای حیات خود بهره می برند.


دسته ای از این موجودات تک سلولی که اخیراً مورد کشف و بررسی قرار گرفته اند تحت عنوان میکروب های نوظهور شامل ویروسها، ویروئیدها، پریونها و آرکی باکتر‌ها می باشند. تفاوت دسته آخر در دارا بودن ساختار سلولی است. چیزی شبیه به آنچه در مورد باکتری های حقیقی دیده می شود. اما آیا این دو کاملاً به هم شبیه اند؟ چه تفاوت‌هایی در آنها دیده می شود؟ چه عاملی باعث نامگذاری آنها تحت عنوان باکتریهای قدیمی می گردد؟

فعالیت های موجودات زنده در محدوده هایی که با قوانین طبیعی سازگاری داشته باشند، امکان پذیر است در این میان قوانین حرارتی از اساسی ترین آنها به شمار می روند. رشد موجود زنده ای که سرما دوست است در حرارت هایی که یک گرما دوست یا معتدل حرارت دوست (مزوفیل) می تواند زندگی و رشد کند امکان پذیر نیست. دامنه درجات حرارتی کم و بالا نیز نامحدود نیست. مدت ها بالاترین حد حرارتی برای رشد موجودات زنده را نقطه جوش آب می دانستند. مجازات سرپیچی از این قانون یعنی قرارگرفتن در حرارت های افزون بر نقطه جوش آب روی یک ارگانیسم در حال رشد بسیار سنگین و غیرقابل تحمل است. بدین معنی که سیتوپلاسم به جوش می آید، پروتئین ها کیفیت طبیعی خود را از دست می دهند، DNA به رشته ای جداگانه تفکیک می شود و در ساختمان و وظایف چربی ها اختلال ایجاد می گردد. به این ترتیب کلیه اجزای ماده تشکیل دهنده پیکر سلول دستخوش آَشفتگی شده و نه تنها رشد بلکه بقای موجود زنده نیز در معرض توقف و

در سال ۱۹۸۱ گرما دوست هایی از چشمه های آب گرم کف اقیانوس ها به دست آمدند که قادر به رشد در حرارت ۱۰۵ درجه سانتی گراد بودند. هنوز چین های پیشانی مکتشفان از شگفت زدگی مشاهده این موجودات قانون شکن به حال عادی برنگشته بود که در فاصله ای کمتر از یک سال در کشفی حیرت انگیزتر، میکروبی از کف اقیانوس بیرون آورده شد که بی پروا در ۲۵۰ درجه سانتیگراد رشد می کرد. این درجه حرارت به اندازه ای است که کاغذ را خود بخود و بدون دخالت شعله، مشتعل می سازد. کشف باکتری زیردریایی Pyrodictium ، شمار گرما دوست های غیرمتعارف را بالاتر برد.

این سرکشی از قانون طبیعت یعنی زندگی در ۲۵۰ درجه سانتیگراد را چگونه می توان توجیه کرد؟ بخشی از پاسخ را می توان در ارتباط با عمقی دانست که این میکروب زندگی می کند؟ آب در عمق ۲۵ هزار متری که محل رشد و زندگی این میکرب است اساساً در ۲۵۰ درجه سانتیگراد هم به جوش نمی آید و بنابراین موضوع جوش آمدن سیتوپلاسم سلولی نیز خودبخود منتفی می شود. از جنبه تئوری معدودی از پیوندهای شیمیایی وجود دارند که قدرت پایداری در حرارت های بالا را دارند و وجود چنین پیوندهایی در این ارگانیسم ها محتمل است. در برخی از این موجودات آنزیم هایی با عملکرد مشابه انواع پروکاریوت های دیگر یافت می شوند که با اندکی تفاوت در ساختار و توالی اسید آمینه هایشان می توانند حرارت های بالاتری را نسبت به مشابه‌های خود تحمل کنند. در ارگانیسم های هیپرترموفیل (به شدت گرمادوست) دست کم ۵ اسید آمینه خاص وجود دارند که ممکن است در ثبات پروتئین های آنها در برابر حرارت بالا نقشی سازنده ایفا کنند. DNA نیز از جنبه تئوری ممکن است با پروتئین‌هایی همراه شود که ثبات و جدا نشدن زنجیره ای آن را از یکدیگر تضمین کند. ساختمان مولکولی غشاء و نحوه استقرار لیپیدهای آن در ارگانیسم های هیپرترموفیل به طریقی است که مقاومت آن را نسبت به حرارت زیاد می کند. میکرب هایی با اختصاصات مذکور و با قدرت تحمل فوق العاده در برابر حرارت های خیلی بالا، همان آرکی باکتری ها هستند. کشف اینها احتمال وجود حیات در نقاط بسیار داغ یا حتی سیاراتی که حرارت بالایی دارند، مطمع نظر ساخته است. این میکروب ها ممکن است موجب تغییر نظر دانشمندان در زمینه تاریخ پیدایش حیات در زمین شوند.

در پی کشف سیستم های گرما- آبی عمق دریا، امکان کلینزاسیون حیاتی تا مرز ۳۵۰ درجه سانتی گراد نیز مطرح شد. با این وجود نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد.

آیا آرکی باکترها را می توان حلقه مفقوده سیر تکامل موجودات تلقی کرد؟

یکی از تئوری های تکاملی متعارف موجودات زنده این است که کلیه موجودات زنده کنونی و اعصار گذشته زمین اعم از پروکاریوت و یوکاریوت، از پروکاریوتی قدیمی نشأت گرفته اند. اما چه موجودی بین پروکاریوت قدیمی و یوکاریوت ها پل می زند؟ آرکی باکترها از لحاظ فقدان ارگانل های غشاء دار، فقدان غشاء در اطراف ژنوم هسته ای و دارابودن ریبوزوم S70 شبیه پروکاریوت ها می باشند. اما از جنبه فقدان پیتیدوگلیکان در دیواره سلولی، حساسیت به بازدارنده های سیستم پروتئین سازی یوکاریوت ها و تشابه بعضی از پروتئین ها در فرآیندهای بیوشیمیایی شبیه یوکاریوت ها می باشند. بدین جهت برخی محققان آرکی باکترها (آرکئا) را نمونه های زنده حلقه مفقوده ای که رابط پروکاریوت های قدیمی و یوکاریوت های حاصل بوده اند، می دانند. اما این نظر متکی به مدارک دقیق دیرین شناسی نیست. در برابر نظر فوق الذکر اکثر محققان منشاء کلیه موجودات زنده را از ساختاری بسیار ساده تر از پروکاریوت های امروزی به نام Progenote می دانند. از Progenote ها سه خط تکاملی مستقل اشتقاق یافته است که موجب پیدایش آرکئا، پروکاریوت ها (شامل یوباکترها یا باکتریهای حقیقی) و یوکاریوت ها شده است. و در نظریه دیگری ایجاد سلول های یوکاریوت را ناشی از اتحاد دو یا چند تیپ سلولی باکتریایی در حدود یک بیلیارد سال پیش دانسته‌اند.

سلولهای یوکاریوت DNA هسته ای، میتوکندریایی و در مورد گیاهان کلروپلاستی دارند. ژنوم هر یک از این بخش ها دسته ای از ژن های بسیار محافظه کار دارد که اصالت خود را در طول تاریخ حفظ کرده اند. این ژن ها مسئول سنتز مولکولهای RNA ریبوزومی مربوط به خود می باشند. مقایسه‌ی ترادفی نوکلئوتیدی نشان می دهد که منشاء ژنهای RNA ریبوزومی متعارف از یکی از چهار شاخه اولیه شجره باکتریایی نشأت دارند. تجزیه و تحلیل شجره تکاملی موجودات زنده براساس تکامل مولکولی، بیانگر این واقعیت است که هرچند امکان انتقال ژنها از یک گونه به گونه دیگر به وسیله ویروس‌های مخصوص یا پلاسمیدها وجود دارد اما استقرار ژن های محافظه کار یک گونه در ژنوم گونه دیگر در طبیعت به ندرت صورت می گیرد. اگر چنین فرآیندی می‌توانست در طبیعت به سهولت روی دهد، آنگاه تکامل افقی را نیز در مقیاس وسیع داشتیم. به عبارت دیگر ژنوم موجودی زنده به صورت معجونی از ژنهای گونه های مختلف موجودات زنده در می آمد و بروز این فرآیند شجره تکاملی را از اعتبار خود می‌انداخت. با توجه به این ملاحظات می توان گفت که نوع تکامل غالب مهم در دنیای باکتریایی و هم در عالم یوکاریوتی تکامل عمودی یعنی از اسلاف به اخلاف است.

شجره فیلوژنیک، حاصل مقایسه ترادف RNA ریبوزومی ارگانیسم های مختلف است. تکامل سلولهای اولیه تقریباً سه بیلیون سال پیش شروع شد و منجر به پیدایش کلروپلاست و چهار گروه اصلی باکتریایی یوباکترها (شکل عمده باکتری های امروزی) هالوباکترها، متانوژن ها و ائوسیت (باکتری های گوگردی) شد. توانایی یوباکترها در کارفتوسنتز بر پایه وجود کلروفیل و کاروتنوئید است. اما هالوباکترها نوعی از فتوسنتز را بر پایه وجود یک گیرنده نامتعارف به نمایش می گذارند. فتوسنتز احتمالاً در جد مشترک کلروپلاست، یوباکترها و هالوباکترها‌ انهدام قرار می گیرد. ایجاد شده است.


حال که به مختصری از تاریخچه شناخت چنین موجوداتی پی بردیم می توانیم به بحث اجمالی در باب ویژگی ها و سیستماتیک این موجودات قانون شکن بپردازیم. همانطور که گفتیم آرکی باکترها شامل پروکاریوت های فاقد پپتیدوگلیکان حقیقی می باشند. تا قبل از سال ۱۹۷۷ میلادی دانشمندان پروکاریوت ها را اولین ارگانیسم های موجود در طبیعت ذکر می کردند و آنها را اجداد سایر میکروارگانیسم ها می دانستند. کارل دوز نشان داد که هیچ گروهی پیشرفته تر از سایر گروه ها نیست و در حقیقت یوکاریوت ها و پروکاریوت ها در راه های کاملاً متفاوت از یکدیگر، از یک شکل اجدادی به وجود آمده اند. آقای کارل دوز موجودات زنده را براساس شباهت های ژنتیکی و بخصوص براساس شباهت های RNA ریبوزومی به سه قلمرو (Domain) تقسیم بندی کرد، یوکاریوت ها، یوباکترها و آرکی باکترها، که در این میان دو گروه اخیر پروکاریوت بوده اما از نظر RNA ریبوزومی با یکدیگر متفاوت اند.

آرکئا از نظر میکروسکوپی شبیه یوباکترها می باشند، اما از نظر ترکیب شیمیایی و فعالیت‌های حیاتی بسیار متفاوت هستند. بسیاری از آرکئا توانایی ادامه حیات در شرایط نامعمول و بسیار سخت مانند شرایط نمکی بالا یا اسیدی شدید و با دمای بالا را دارند. عده ای از آنها دارای فعالیت شیمیایی منحصر بفرد بوده و تولید گاز متان از CO2 و H2 می‌کنند.

باکتری ها و آرکئا دارای اختصاصات فنوتیپی زیر اند: هر دو پروکاریوت بوده فاقد غشای هسته ای می باشند، تنها یک عدد کروموزوم حلقوی دارند، مورئین در دیواره باکتریها دیده می شود. اسیدهای چرب باکتری ها شامل گلیسیرید با اتصال استری بدون انشعاب، غیر اشباع (با یک پیوند دوگانه) می باشد. در حالیکه آرکئا اسیدهای چربی با اتصال استری و انشعاب دار و اشباع و گاهی حتی حلقوی دارند. هر دو فاقد استرول در غشاء بوده و اندامک ندارند. ریبوزوم هر دو S70 بوده و متیوزومیوز در هیچ یک دیده نمی شود اما رونویسی و ترجمه همزمان در هر دو برخلاف یوکاریوت ها دیده می شود. سنتز پروتئین در آرکئا مشابه یوکاریوت ها است. سنتز پروتئین در آرکئا برخلاف یوباکترها به وسیله توکسین دیفتری مهار می شود. این پدیده در یوکاریوت ها نیز هست. اسید آمینه شروع کننده سنتز پروتئین در یوکاریوت ها و آرکئا متیونین است در حالیکه در یوباکترها N-فرمیل متیونین این نقش را برعهده دارد. اینترون تنها در ژنوم یوباکترها حضور ندارد در آرکئا RNA پلیمرازهای متعددی با ۸ الی ۱۲ زیر واحد حضور دارند در حالیکه در یوباکترها یک آنزیم زیرواحدی منفرد و در یوکاریوت ها سه مولکولی ۱۲ الی ۱۴ زیرواحدی فعالیت می‌کنند.


تفاوت های آرکئاها و یوباکتری ها:

همانطور که قبلاً صحبت شد اختلاف ترادف rRNAیی وجود خلاء بین دو گروه پروکاریوت را نشان داده است: یک گروه کوچک اختصاص یافته که امروزه به صورت یک زیرقلمرو به نام آرکی باکترها شناخته می شود و بقیه باکتری ها با نام یوباکترها. مطالعات بعدی صفات خاص دیگری را در آرکی باکترها نشان داده است. این صفات اختصاصی عبارت است از: دیواره سلولی بدون اسید مورامیک، لیپیدهای غشایی دارای اترگلیسرول زنجیره های پلی ایزوپرنوئید (به جای الکیل)، وجود اینترون در ژنوم و برخی کوفاکتورهای آنزیمی ویژه، آرکئا شامل باکتری های متان (که انرژی را از تبدیل H2 , CO2 به متان و آب بدست می آورند و در سیستم های صنعتی جهت تبدیل مواد زاید به سوخت مفید حائز اهمیت اند)، نمک دوست های اجباری (که به تراکم بالای نمک دریاچه نیاز دارند) و ترمواسیدوفیل ها (که در گرمای بالا و اسیدیته چشمه های آب گرم و رسوبات زغال سنگی در معرض هوا به سر می برند) است. به علاوه در ترمواسیدوفیل ها غشاء برخلاف سایر باکتریها دولایه نیست بلکه لیپیدها، با زنجیره طولانی (با هشت واحد ایزوپرنوئید) با گروه قطبی (گلیسرول دی اتر) در هر انتها، سرتاسر غشاء ادامه داشته، تشکیل یک لایه را می دهد که از ذوب شدن در گرمای بالای زیستگاه های طبیعی جلوگیری می کند.


غشای تک لایه (گلیسرول دی اتر )


متابولیسم متان زاها (methanogen) نشان می دهد که این گروه متعلق به قدیم بوده و به شرایط جو اولیه زمین سازش یافته بودند. معهذا در rRNA ، اینترون و حساسیت به توکسین دیفتری (بیماری ناشی از کورینه باکتریوم دیفتریا) به یوکاریوت ها بیش از یوباکترها نزدیک می شوند. این یافته نشان می دهد که راه تکاملی ازیوباکتریوم مادر به یوکاریوت ها به احتمال از طریق خویشاوندان آرکی باکترها صورت گرفته است.


طبقه بندی سه قلمروئی براساس ارتباطات فیلوژنی


اختصاصات بیوشیمیایی:

آرکئا غالباً در خاک یا آب بوده در محیط های غنی از نمک (hypersaline) به صورت بیهوازی در شرایط هیدروترمال یا ژئوترمال زندگی می کنند. این پروکاریوت ها در دستگاه گوارش حیوانات هم وجود دارند آنها ممکن است مزوفیل یا ترموفیل بوده و گاهی حتی در حرارت های بالاتر از ۱۰۰ درجه سانتیگراد نیز رشد کنند.

همانطور که می دانیم غشاء یوکاریوت ها و یوباکترها به صورت فسفولیپیدهای دولایه دیده می شود که از اتصال استری گلیسرول و اسیدهای چرب حاصل می گردد. اما در آرکئا این رشته های هیدرات کربن هستند که با پیوند اتری به گلیسرول متصل شده اند و به عبارتی گلیسرول دی اتر تشکیل داده اند. در مواردی هم چنانچه پیش از این گفتیم با ایجاد گلیسرول تترااتر، غشاء تک لایه ایجاد می کنند. در آرکئا رشته طویل، هیدروفوب که در دو گروه دیگر خطی است، منشعب دیده می شود و ممکن است سیکلی نیز باشد. گاهی در گروه های جانبی پیوند دوگانه دیده می شود و به جای الکیل، ایزوپرن داریم. حضور چربی های Glycerol- Isopro-xy-ether… خاصیت منحصر به فرد آرکئا از نظر بیوشیمیایی است. آنها به دلیل فقدان Murein در دیواره سلولی نسبت به آنتی بیوتیک های بتالاکتام مقاوم می باشند. در برخی از متانوژنها تثبیت ازت گزارش شده است.

در رنگ آمیزی گرم آنها می توانند یا باشند. برخی از انواع دیواره های مشاهده شده در آرکی باکترها به شرح زیر است:

-یکی از شناخته شده ترین آنها Pseudopeptidoglycan است. مثلاً در Methanobacterium که در آن –N استیل گلوکز آمین با پیوند (۱,۳) β (به جای β ۱,۴) به مولکول N-acety1 talosaminuronic acid متصل می شود. پل پپتیدی نیز در اینجا حضور دارد که توالی آن متفاوت از نوع یوباکتریایی است. لازم به ذکر است در آرکی باکترها اسید آمینه نوع D دیده نمی شود و تنها L اسید آمینه حضور دارد.

- در دیواره Methanosarcina فقط پلی ساکارید است که شامل گالاکتوز آمین، گلوکورونیک اسید و گلوکز می باشد که استیله شده اند. آنها شبیه کندروئیتین (ماده اصلی سازنده غضروف) هستند با تفاوت اینکه فسفات و سولفات ندارند.

-در Halococcus دیواره منحصراً از کربوهیدراتها شامل گلوکز، مانوز و گالاکتوز سولفاته شده تشکیل می شود.

-در گروه هایی مثل Halobacterium ترکیب دیواره سلولی از گلیکوپروتئین است که دارای اسید آمینه آسپارتیک اسید به وفور است.

-در باکتری ای به نام Pyrodictium حداکثر دمای رشد ۱۱۵ درجه سانتیگراد است و دیواره اش از پروتئین به تنهایی تشکیل می شود. اگر این پروتئین را جدا کنیم و بجوشانیم ساختارش تغییری نمی کند!

شباهت های مولکولی آرکئا و یوکاریوت ها به طور خلاصه به شرح زیر می باشد:

-فاکتور طویل سازی (Elongation factor = EF2) شامل اسید آمینه Diphtamine است بنابراین ADP می تواند با توکسین دیفتری ریبوزیله شود.

-پروتئین ریبوزومی A از نظر ردیف مشابه نظیر آن در یوکاریوتها می باشد.

-اسید آمینه متیونین در tRNA آغازین، فرمیله نشده است.

-برخی از ژنهای مربوط به tRNA در آرکی باکترها دارای اینترون می باشند.

-RNA پلیمراز وابسته به (DNA dependent RNA Polymerase) DNA دارای چند جزء آنزیمی بوده و نسبت به آنتی بیوتیک های ریفاپسین و استرپتومایسین مقاوم می‌باشد.

-Butylphenyl-dGTP یا Aphido colin قادر به مهار DNA پلیمراز در آرکئا نمی‌باشد و از این نظر شبیه به یوکاریوتها می باشد.

-سنتز پروتئین در آرکئا بوسیله Anisomycin مهار شده ولی کلرامفنیکل اثری ندارد.

آرکئا شامل گروه های عمده زیر می باشد:

وژنیک

ولفات

هالونیل

ولی

وگرد نیز می باشد.

وژنها بی هوازی اجباری اند و طی تبدیل co2àCH4 هیدروژن مولکولی را به H2O تبدیل می کنند. مثل متانوباکتریوم که لیتوتروف بوده و H2 برای آنها منبع انرژی و الکترون است. اگر غلظت ماده آلی در محیط کم باشد آنها به جای متان ماده آلی تولید می کنند.

های گوگرد H2S یا S عنصری را به عنوان منبع انرژی می گیرند و به اسید سولفوریک تبدیل می‌کنند و معمولاً هوازی اجباری اند مثل sulfolubus . این باکتری دمای جوش را نیز تحمل می کند.

ور در این باکتریها، باکتریورودوپسین نام دارد.

متانوژن ها

متانوژن‌ها آرکه‌هایی هستند که در شرایط بیهوازی متان را بعنوان محصول حتمی متابولیسم تولید میکنند.آنها معمولاً در جاهای مرطوب مسئول تولید گاز متان هستند و در رودهٔ جانورانی مثل نشخوارکنندگان و انسانها مسئول تولید باد شکم هستندرشد و بقای آنها به طور مستقیم به فعالیت آنها با میکرو فلور بستگی دارد. رسوبات دریایی متانی کلا به جاهایی که از سولفات خالی شده‌اند، معمولاً زیر لایه‌های بالایی، محدود شده‌اند. بقیه اکسترمو فیل هستند و در محیطهای داغ مانند چشمه‌های آبگرم و نیز در کیلومترها زیر سطح زمین در سنگهای مذاب پوستهٔ زمین یافت شده‌اند. متانوژنها بیهوازی اند و همینطور نمیتوانند عملکردی در شرایط هوازی داشته باشند ولی میتوانند تنش اکسیژنی را برای مدت طولانی تحمل کنند. موردی استثنا وجود دارد بنام Methanosarcina barkeri که دارای آنزیم سوپراکسید دیس موتاز است و میتواند تنش اکسیژن را برای مدت بیشتری تحمل کند. برخی که هیدروژن تروفیک نامیده میشوند از CO۲ بعنوان منبع کربن و از H۲ بعنوان احیا کننده استفاده میکنند. مقداری از CO۲ با H۲ برای تولید متان وارد واکنش می‌شود که یک گرادیان الکتروشیمیایی در عرض غشا ایجاد می‌شود که ATP را در جهت شیمیو اسمزی مصرف میکند. برخلاف اینها، گیاهان و جلبکها از آب بعنوان احیا کننده استفاده میکنند. متانوژن و اطراف: اکثر متان بیوژنیک دریایی نتیجهٔ احیای CO۲ است و اندکی نیز از استات است.آرکه‌های کاتابولیز کننده از استات، استوتروفیک یا استیک لاستیک نامیده میشوند. آرکه‌های متیلوتروفیک از ترکیبات متیل دار مثل متیل آمین‌ها، متانول و نیز متان تیول استفاده میکنند. متانوژنها نقش اکولوژیکی حیاتی در محیطهای بیهوازی با زدودن هیدروژن اضافی و محصولات تخمیری که توسط فرمهای دیگر تنفس بیهوازی تولید شده‌اند ایفا میکند. متانوژنها بطور مشخص در محیطهایی که در آن بقیهٔ گیرنده‌های الکترون(مثل نیترات، اکسیژن، سولفات و آهن سه ظرفیتی)موجود نباشند، رونق میابند. در سنگهای عمیق هیدروژن مورد نیازشان را از آب تجزیه شدهٔ رادیواکتیو و گرم فراهم میکنند. متانوژنها در محیطهای افراطی بر روی زمین یافت میشوند از محیطهای گرم و خشک در صحرا تا در زیر کیلومترها یخ در گرینلند. اکثر متانوژنها تولید کننده‌های اتوتروف هستند اما آنهایی که از استات استفاده میکنند در جایگاه شیموهترتروف‌ها هستند. میکروبهای زنده‌ای که متان میساختند در هستهٔ نمونه‌های یخی از سه کیلومتری زیر گرینلند بوسیلهٔ تحقیقاتی از University of California, Berkeley یافت شد.

نکته پایانی اینکه آرکی باکترها شرایط سخت را بیشتر تحمل می کنند و معمولاً در شرایط سخت (extreme) مثل نمک زیاد، PH خیلی اسیدی یا خیلی قلیایی و دمای خیلی بالا که تنوع موجودات کاهش می یابد، آرکئا درصد بیشتری از موجودات زنده را تشکیل می دهند. برخی آرکی باکترها دمای بهینه رشدشان ۱۳۰ درجه یا حتی ۱۸۰ درجه است و پایین تر از ۱۱۵ درجه رشدشان متوقف می گردد!… یک نمونه از این میکروارگانیسم هاون سال عمر دارد. ۱- آرکئای متان ۲- آرکئای احیا کننده س ۳- آرکئای ۴- آرکئای فاقد دیواره سل ۵- آرکئای شدیداً گرما دوست که احیا کننده گ ü متان ü اکسید کننده ü متابولیسم فتوتروفیک منحصر بفردی توسط Halobacterium انجام می شود که نمک دوست اجباری است. گیرنده ن در بلور نمک یافت شده است که بیش از ۳/۲ میلی