ژاک دیوف، دبیرکل سازمان جهانی خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد( FAO) با تأکید براهمیت توسعه پایدار کشاورزی و روستایی و تولید داخلی در کشورهای جهان می‌‌گوید: در بیشتر این کشورها (کم درآمد) اشتغال و درآمد وابستگی زیادی به کشاورزی دارد و معمولاً در راهبرد بهبود وضعیت امنیت غذایی و فقرزدایی این کشورها، کشاورزی جایگاه مهمی به خود اختصاص می‌دهد به همین دلیل در چارچوپ برنامه‌های راهبردی فائو نسبت به توسعه پایدار کشاورزی و روستایی اولویت بالایی در نظر گرفته شده است. 
تعریف فائو از توسعه پایدار در سال 1988 عبارت بود از: <توسعه پایدار، مدیریت و نگهداری منابع طبیعی و جهت بخشی تحولات فناوری و ساختار اداری به‌طوری که تأمین مداوم نیازهای بشری و رضایتمندی نسل حاضر و نسل‌های آینده را تضمین کند. چنین توسعه پایداری که در بخش‌های کشاورزی، جنگلداری و شیلات با حفاظت زمین، آب و ذخایر ژنتیکی گیاهی و جانوری همراه است، تخریب محیط‌زیست را به همراه ندارد، از فناوری مناسب استفاده می‌کند، از نظر اقتصادی بالنده و پایدار و از نظر اجتماعی مورد قبول است.> این تعریف مقبولیت عامه پیدا کرد به‌طوری که در بخش‌های کشاورزی و توسعه روستایی چارچوب فرضی توسعه پایدار را بنا نهاد. البته بسیاری از کشورها و سازمان‌ها در حال حاضر تعاریفی کاربردی‌تر و دامنه‌دارتر ارایه داده‌اند. بسیاری از کشورها طرح‌های جامع سه یا پنج ساله برای توسعه کشاورزی دارند. در این طرح‌ها غالباً برای تجزیه و تحلیل خط‌مشی به‌کار رفته از یک ماتریس استفاده می‌شود و توسط آن شرایط عرضه و تقاضا، قیمت‌ها، سرمایه مورد نیاز، میزان مبادلات، فرصت‌های بازرگانی و سایر عواملی که مشخص کننده امنیت غذایی، کاهش فقر، درآمدزایی یا اهداف‌ تغذیه‌ای باشد را مورد بررسی قرار می‌دهند. اهداف و مقاصدی که معین می‌شود (یا اهداف تعیین شده‌‌ای که اصلاح می‌شود) براساس مزیت و برتری نسبی آن در درون یک کشور یا بین کشورهای مختلف انتخاب می‌شود به این معنی که یک کشو یا یک ناحیه خاص با توجه به سرمایه خدادادی و منحصر به فرد طبیعی یا انسانی می‌تواند یک محصول را با هزینه‌ای بسیار کمتر از واردات‌همان محصول تولید کند. عکس این نکته نیزصادق است در همین کشور یا ناحیه خاص ممکن است وارد کردن یک محصول بسیار ارزان‌تر از تولید محلی آن تمام شود. 
چهار محدوده اصلی کشاورزی پایدار و توسعه روستایی و زیرمجموعه های آنها در اینجا ذکر می‌شود که شروع مناسبی برای کشورهاست. چارچوب کشاورزی پایدار و توسعه روستایی مشتمل است بر: 
1- تدوین خط‌مشی و طرح‌ریزی مشاوره‌ای که شامل تجزیه و تحلیل خط‌مشی‌های کشاورزی، امنیت غذایی، مدیریت بهره‌برداری از جنگل‌ها و آبزی‌پروری به‌صورت مسوولانه و پایدار است. 
2- تحکیم و تقویت منابع انسانی و ظرفیت‌سازی نهادی که تعلیم و تربیت، تغذیه و کیفیت غذا، توسعه روستانشینان و مشارکت روستاییان در توسعه را در برمی‌گیرد. 
3- اصلاح مدیریت منابع طبیعی که حفظ و توانمندسازی سرزمین، کاربرد مناسب منابع آب، ذخایر ژنتیکی جانوری و ذخایر ژنتیکی گیاهی را شامل می‌شود. 
4- استفاده مناسب از داده‌های کشاورزی که تقویت گیاهان و حاصلخیزی خاک، مدیریت آفات و افت‌کش‌ها، انرژی برای توسعه روستا و بهره‌وری کشاورزی و مدیریت کاربرد فناوری را در برمی‌گیرد. 
با بررسی چهار عامل اصلی توسعه پایدار متوجه می‌شویم که چه چیزی و چگونه می‌تواند برتوسعه تاثیرگذار باشد. این عوامل باید در هسته مرکزی شاخص‌های مربوط به کشاورزی پایدار و توسعه روستایی منعکس شود که عبارت است از: تحقیق و کاربرد فناوری، عوامل مختل‌کننده تجارت بین‌‌المللی، تخصیص منابع (سرمایه‌گذاری شهری- روستایی و فعالیت‌های مالی) و ظرفیت منابع موجود(منابع و مواهب طبیعی). 
با اینکه در تکمیل و اصلاح شاخص‌های توسعه پایدار، چالش‌های متعددی صورت گرفته است، هنوز در بعضی موارد جای بحث وجود دارد به‌عنوان مثال در بسیاری از کشورها دولت‌ها هنوز آمایش سرزمین را تحت‌الشعاع خط‌مشی‌ها و برنامه‌های مربوط به کشاورزی، جنگل‌داری و شیلات قرار می‌دهند. این کشورها اطلاعات متنوعی را برای اتخاذ تصمیم مورد استفاده قرار می‌دهند. بدیهی است که شاخص‌های قدیمی زیست محیطی که برکاربرد آفت‌کش‌ها، کودهای شیمیایی، بهره‌وری بیشتر محصول حفظ و نگهداری زمین و از این قبیل تمرکز دارد، رویکردهای انسانی و اساسی را مورد بی‌توجهی قرار می‌دهد حتی اگر این مسایل از جمله عوامل بسیار مهم و حساس در موفقیت باشد. بنابراین ظرفیت انسانی و نهادینگی برای راهبری و فرآیند توسعه با استفاده از رهیافت‌های شفاف، پایه و اساس کشاورزی پایدار است. شاخص‌هایی که برای پایش این ابعاد به کار می‌رود ضروری بوده اما گردآوری آنها بسیار سخت است در این حیطه لازم است تأکید بیشتری صورت گیرد. 
در کشورهای در حال توسعه یکی از اهداف مهم که شاخص‌ها می‌تواند به دستیابی آنها کمک کند مشارکت بیشتر و شفافیت بهتر فرآیند طرح و برنامه‌ریزی در این کشورهاست. بدون این کار حتی وجود بهترین اطلاعات و تحلیل‌ها نیز همان‌طور که در کنفرانس محیط‌زیست و توسعه سازمان ملل( UNCED ) که در ژوئن 1992 در ریو دوژانیرو برگزار شد و مورد تأکید سران کشورهای شرکت‌کننده قرار گرفت، نمی‌تواند به توسعه پایدار منجر شود.